مرور و بررسی كتاب؛
تشابه رفتاری انسان و پرندگان از خانواده و وفاداری تا علاقه به موسیقی
به گزارش کادو دونی، توکای نر فقط آوازی زیبا و در مجموع ساده و سنتی با تغییرات جزیی می خواند. اما اگر نر دیگری در محیط حاضر شود، عبارت های جدیدی ابداع می کند تا آهنگ هایش غنی تر شوند.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کتاب «فلسفه پرندگان» نوشته فیلیپ دوبوآ و الیز روسو با ترجمه کاوه فیض اللهی، اثری تلفیقی در حوزه زیست شناسی و فلسفه است که نویسندگانش می گویند مطالب فلسفی اش، نه استنتاج اخلاقی بر پایه رفتار پرندگان بلکه صرفا سفارش هایی جهت زندگی سرشارتر با الهام از رویکرد پرندگان هستند. همینطور در آخر کتاب این تذکر را هم می دهند که ۲۵ درصد از ۱۰ هزار گونه پرنده ای که در زمین زندگی می کنند، تا پایان قرن بیست و یکم با تهدید انقراض روبه رو می شوند.
دو مولف کتاب، حقایق جالبی را در رابطه با زندگی پرندگان مطرح می کنند که تصورات پیشین مخاطب را تا حدودی با چالش روبرو می کنند؛ مثل اینکه سهره جنگلی وقتی به منطقه ای دیگر می رود، لهجه اش را اصلاح می کند با دیگران یکی شود؛ یا اینکه در خانواده مرغابی ها، مرغابی ماده است که در لباس کُلفتی تمام کارهای لانه را انجام می دهد؛ و یا اینکه Lovebird پرنده ای که به فارسی مرغ عشق نامیده می شود نیست و به شکلی دیگر از طوطی ها با نام علمی Melopsittacus undulatus متعلق می باشد.
یکی از حقایقی که در «فلسفه پرندگان» به آن پرداخته شده، علت توداری و منزوی شدن پرندگان در بعضی مقاطع از سال است. فیلیپ دوبوآ و الیز روسو می گویند برای پرندگان دوره پر ریزی، زمان صدمه پذیری است و پرنده که می داند صدمه پذیر است، سرش را در لاک خودش فرو می برد و بی سروصدا زندگی می کند. از دیگر حقایق زندگی پرندگان که با زندگی انسان ها هم شباهت دارد، پناه گرفتن شان در شب است. یعنی با رسیدن شب، پرندگان به سرعت جای امن و پنهانی پیدا می کنند تا در آن بخوابند و استراحت کنند. آنها از فضاهای تنگ و بسته بسیار می ترسند، فضاهای کوچک را دوست ندارند و بعضی گونه های بسیار اجتماعی شان نمی توانند تنها بودن را تحمل کنند و فقط هنگامی که در جمع هستند رضایت خاطر واقعی دارند.
پرندگانی که پروبالی مات دارند در بیشتر موارد، در دفاع از قلمرو یا جوجه هایشان از تمام موثرترند. پروبال زیبا پوست را کلفت نمی کند و نرهایی که پروبالی رنگی دارند، بیشتر احتمال دارد از خطر بگریزند یا پنهان شوند تا آن که با آن روبرو شوند شباهت دیگر پرندگان به انسان ها اینست که موجوداتی بنده عادت هستند و باید در طول روز، زمانی را به غذا و زمانی را به چرت بعدازظهر اختصاص بدهند. بعضی گونه های آب وهوایی هم مانند باد و باران هست که پرندگان چندان دوستشان ندارند. داشتن روده حساس هم از دیگر شباهت های پرندگان به انسان هاست. به این معنا که پرنده ای که ترسیده، معمولا روده های خویش را تخلیه می کند.
* پوشاندن یک عیب با یک حسن
یک نکته مشابه دیگر بین انسان و پرندگان، اینست که آنها هم عیوب خویش را با امتیازاتشان می پوشانند. به بیان ساده تر، پروبال زیبای یک پرنده فقدان چیز دیگری را پنهان می کند؛ توانایی آواز خواندن را. باآنکه استثناهایی هم در عالم پرندگان وجود دارد، اما نرهای گونه هایی که مجلل ترین لباس ها را به تن می کنند و زیباترین پرها را دارند، فقط از عهده خواندن آوازهای پیش پاافتاده برمی آیند.
پر و بال مرغابی نر، اغلب دارای تزیینات و بسیار رنگارنگ است و بخصوص در بهار از درخشش ویژه ای برخوردارست. از طرف دیگر، پروبال مرغابی ماده اغلب قهوه ای، سیاه یا سفید است. این ترکیب، استتار فوق العاده ای به وجود می آورد و به مرغابی امکان می دهد که با پس زمینه شاخه ها، نیزارها و علف ها، جایی که در آن در لانه اش می خوابد و روی تخم هایش می نشیند، یکی شود.
در شناگرها و سلیم اوراسیایی، این پرنده ماده است که درخشان ترین و رنگارنگ ترین پروبال معاشقه ای را دارد، در صورتیکه پرنده نر به طور عمده بی رنگ و رو است. در این گونه، ماده است که در فرآیند اغواگری پیش قدم می شود و به عهده پرنده نر است که سه هفته روی تخم ها بنشیند.
پرندگانی که پروبالی مات دارند در بیشتر موارد، در دفاع از قلمرو یا جوجه هایشان از تمام موثرترند. پروبال زیبا پوست را کلفت نمی کند و نرهایی که پروبالی رنگی دارند، بیشتر احتمال دارد از خطر بگریزند یا پنهان شوند تا آن که با آن روبرو شوند. در همین زمینه بد نیست به نکته جالبی در رابطه با غاز نر و خروس اشاره نماییم. غاز نر در نوک زدن به ساق پای یک انسان یا هر عالم غریبه، در دفاع از جفت و جوجه هایش از خروس جلوتر است و هیچ خروس یا مرغی از نظر هشیاری به گرد پای غاز نر نمی رسد که از این نظر چیزی از یک سگ نگهبان کم ندارد. جالب است که خروس ها با سینه ستبرشان، وقتی بترسند پا به فرار می گذارند. خلاصه آن که از ظاهر خروس با آن پر و بال درخشان، نگاه پرغرور و سبک زندگی بی بندوبار، اعتماد به نفس می بارد.
* چرخ ریسک ها و سازش با شرایط
همسان شدن و سازش با شرایط محیط هم از دیگر رفتارهای فلسفی پرندگان است که در کتاب «فلسفه پرندگان» به آن اشاره شده است. نمونه بارزش هم چرخ ریسک ها هستند. در پژوهش هایی که انجام شده، این نتیجه حاصل شده که چرخ ریسک های بزرگی که در شهر زندگی می کنند، با صدایی بلندتر از همتایان روستایی خود آواز می خوانند. چونکه سروصدای شهر آوازشان را در خود خفه می کند. این پرندگان اگر مقرر است با جفت شان ارتباط برقرار کنند، ناگزیر باید صدایشان را بالاتر ببرند. اما این طور نیست که چرخ ریسک بزرگ فهمیده باشد برای شنیده شدن صدایش باید چه کند، بلکه فقط به صورت طبیعی به تغییری در محیط سازش یافته است.
* علاقه به موسیقی و چشم و هم چشمی در آن
پرندگان موسیقی دانان بی رقیبی هستند. نمونه بارز این مهارت در پرندگان، توکای باغی است که گونه نر آن، در برخورد اول، فقط آوازی زیبا و در مجموع ساده و سنتی با تغییرات جزیی می خواند. اما اگر نر دیگری در محیط حاضر شود، برای رقابت و از میدان به در کردن رقیب، عبارت های جدیدی ابداع می کند تا آهنگ هایش را غنی تر کند و با صدای بلندتری آواز می خواند.
خلاصه کلام آن که پرندگان، مانند خیلی از جانوران و حتی گیاهان، توانایی درک موسیقی انسان را دارند و آهنگ را می فهمند.
* مفهوم خانواده و وفاداری در پرندگان
مفهوم خانواده در بین پرندگان بسیار متغیر است؛ از فاخته که جوجه هایش را حتی قبل از آن که از تخم بیرون بروند رها می کند تا غازها و درناها که تا مدت ها بعد از پرواز، جوجه ها و ترک لانه، روابط خانوادگی شان را حفظ می کنند. غیر از فاخته، موارد دیگری از فرزندخواندگی هم بین پرندگان وجود دارد. فاخته ماده هرکدام از تخم هایش را در لانه ای می گذارد. بدین سان تعداد فرزندان سالمی را که احتمال دارد به دنیا بیایند، بیشتر می کند.
خلاف این باور قدیمی که همه پرندگان همسرانی وفادار هستند، صعوه جنگلی متخصص چندهمسری و چندشوهری است. هم نر و هم ماده این پرنده، به قول نویسندگان «فلسفه پرندگان»، طرفدار پرشور رابطه ضربدری هستند. در دوران فراوانی این گونه، نرها پیش قدم می شوند اما در دوران قحطی ماده ها هستند که پا پیش می گذارند. بین صعوه های جنگلی، حرف آخر را ماده می زند و دسته تخمی می گذارد که شامل فرزندان چندین نر است. البته گونه های تک همسری همچون غازها، قوها و بعضی پرندگان شکاری وجود دارند، اما برای پرندگان دیگر حقیقت پیچیده تر است و هنگامی که مورد بررسی قرار می گیرند، پژوهشگر با تمام انواع رابطه های ممکن روبرو می شود.
در این بررسی، مرغی که جای تمرکز بر کار تغذیه، از منقارش بهره می گیرد تا به دیگران نشان دهد رئیس کیست چنان غرق بازی قدرت می شود که مرغ های دون رتبه که بیشتر به فکر شکم شان هستند، غذا را از زیر دماغش کش می روند. تلیله شکم سیاه هم یک پرنده آبچر است که ماده هایش معمولا نرهای کوچک چثه تر را به نرهای بزرگ جثه ترجیح می دهند نویسندگان کتاب «فلسفه پرندگان» می گویند مردم تصور بسیار ساده انگارانه ای از رفتار والدینی پرندگان دارند. حقیقت اینست که بیشتر پرندگان تقسیم وظایف را بهترین چاره می دانند. قمری ها تک همسرانی پابرجا و فمینیست هایی نمونه هستند. در این گونه از پرندگان، جمع کردن ترکه ها و شاخه های کوچک کار نر است و سر هم کردن این مواد به شکل یک لانه (سرسری و سَمْبَل شده) کار ماده.
غاز خاکستری وابستگی عمیقی به جفت و جوجه هایش در اولین سال زندگی شان پیدا می کند و حتی بعد از آن که به اندازه کافی بزرگ شدند نیز، در اولین مهاجرت شان آنها را راهنمایی می کند.
یکی از رفتارهای جالب مسئولانه و متعهدانه پرندگان، در ارتباط با پنگوئن جنتو است. جنتوی نر وقتی با یک ماده تشکیل خانواده داد و لانه ساخت، پشت سر هم سنگ می آورد و مدام بین ساحل و جایی که ماده اش تخم می گذارد در رفت و آمد است. او با عشق به شکل دایره ای کوچک دور جایی که تخم ها در آن گذاشته می شوند، مرتب می کند. جنتوی ماده سنگ ها را دوست دارد و در صورتیکه پنگوئن همسایه ای بخواهد یکی از آنها را بدزدد، بشدت از آنها دفاع می کند. در پرستوهای دریایی و پنگوئن های جنتو هم نر و هم ماده در مراقبت از جوجه ها مشارکت دارند؛ خلاف کله سبز نر که بمحض اتمام جفت گیری ماده اش را رها می کند و خبری از جوجه ها نمی گیرد.
مانداب ها هم نمونه های جالب دیگری از پرندگان هستند که در رفتار تشکیل خانواده و جفت گیری، رویه جالبی دارند. بررسی رفتار آنها دربرگیرنده این درس و عبرت است که لازم نیست همیشه قدرتمند و غالب باشی بلکه متوسط بودن، رمز پیروزی است. بین این پرندگان، در صورتیکه نرهای غالب در دعوای مردانه، درگیر ژست گرفتن هستند، بعضی نرهای بِتا فرصت را غنیمت شمرده و با یکی از ماده ها به صورت پنهانی ملاقات می کنند. در این بررسی، مرغی که جای تمرکز بر کار تغذیه، از منقارش بهره می گیرد تا به دیگران نشان دهد رئیس کیست چنان غرق بازی قدرت می شود که مرغ های دون رتبه که بیشتر به فکر شکم شان هستند، غذا را از زیر دماغش کش می روند. تلیله شکم سیاه هم یک پرنده آبچر است که ماده هایش معمولا نرهای کوچک چثه تر را به نرهای بزرگ جثه ترجیح می دهند. چونکه نرهای کوچک تر در دفاع از قلمرو و جوجه هایشان بهتر از نرهای بزرگ ترند که در رویارویی با جانوران شکارگر چابکی یا در پرواز چالاکی کمتری دارند.
یکی از تذکراتی که کتاب «فلسفه پرندگان» می دهد، اینست که به اشتباه تصور می شود عمل جنسی در پرندگان به شکل وحشیانه به انجام می رسد. در رابطه با مرغابی کله سبز این برداشت درست است. اما پرستوی دریایی نر در فصل جفت گیری خویش را با بی نزاکتی به ماده تحمیل نمی کند و وظیفه خود می داند دلش را به دست آورد. این پرنده، این کار را با شکیبایی و هدیه دادن انجام می دهد و برای دلگرمی ماده، برایش ماهی های کوچک پیشکش می آورد.
طاووس هم در جذابیت و جلب جفت، رویکرد صریح و بی تعارفی دارند؛ بدین سان که طاووس ماده، نر دلخواهش را صرفا بر اساس زیبایی انتخاب می کند.
الیز روسو و فیلیپ دوبوآ نویسندگان کتاب فلسفه پرندگان
* برنامه ریزی از پیش و زرنگ بازی های جی جاق
جی جاق پرنده ای است که توانایی برنامه ریزی پیشاپیش دارد و این هم یکی دیگر از شباهت های پرندگان با انسان است. فرازی از کتاب «فلسفه پرندگان» در ارتباط با رفتارشناسی این پرنده است که روسو و دوبوآ در آن می نویسند:
«با فرا رسیدن پاییز انبوهی از مغزها و دانه ها گرد می آورد و اینجا و آن جا پنهان می کند تا در زمان کمیابی غذا در زمستان آماده خوردن باشند. (اتفاقاً گاه تعداد دانه هایی که پنهان می کند چنان زیاد است که نمی تواند جایشان را به یاد آورد؛ این ذخیره های فراموش شده خوراک دلچسبی است برای جانوران دیگری که تصادفاً به آنها برمی خورند، اما به سود خود جنگل نیست هستند، چونکه ذخیره های مدفون جی جاق به انتشار بذرها و روییدن درختان جدید کمک می کند). و جی جاق ترفند دیگری هم در آستین دارد. اگر سرگرم پنهان کردن دانه ای باشد و متوجه شود که جی جاق دیگری دارد تماشایش می کند و احتمالش هست که بعد از او بیاید و گنج گرانبهایش را بدزدد، رفتارش را تغییر می دهد. برای فریب دادن دزد بالقوه وانمود می کند که دارد دانه را پنهان می کند بدون آن که واقعاً چنین کاری بکند. کلاغ ها هم از عهده این نوع وانمودها برمی آیند.» (صفحه ۱۳۳)
* شکار از روی وظیفه شناسی و وجدان یا مُفت خوری!
کرکس ها یا لاشخورها بین پرندگان تصویر خوشایندی ندارند چون از شکار دیگران تغذیه می کنند. اما بین کرکس ها هم با وجود مفت خور بودنشان سلسله مراتب وجود دارد. نویسندگان «فلسفه پرندگان» دراین خصوص تصویر یک گاو مرده را برای مخاطب ترسیم می کنند که دوسه کلاغ مشغول نوک زدن به آن هستند. در همان حال کرکسی از راه می رسد و بال های بزرگش را باز می کند تا بدنش بزرگ تر از آنچه هست به نظر بیاید و مقابل کلاغ ها عرض اندام کند. در این صحنه، با بهره گیری از بال های گسترده، ضربه های منقار و صداهای حلقی، سلسله مراتب دقیقی برقرار می شود که در آن هر پرنده جایگاه مشخصی دارد. اول کلاغ ها کنار می روند و کرکس ها کارشان را می کنند. وقتی کرکس های غالب سیر شدند، نوبت کرکس هایی می رسد که به اندازه آنها غالب نیستند و در پایان اگر چیزی مانده باشد نصیب کرکس هایی می شود که به هیچ کس غالب نیستند. وقتی کار به اینجا می رسد، حتی کلاغ ها هم این اعتماد به نفس را پیدا می کنند که به ضیافت لاشه خواری بپیوندند.
سینه سرخ در پس ظاهر شیرین و زیبایش، یک پرنده دعوایی است و به اصطلاح، سرش برای دعوا درد می کند. این پرنده با توجه به این که چیزی جز تجاوز و دست درازی به قلمرو دیگری برایش شیرین نیست، نمی تواند تحمل کند همسایه به حریمش تجاوز کند بین پرندگان مفت خور، قاپوها هم هستند. آنها پرندگانی دریایی بزرگ جثه هستند که به جای آن که مانند پرستوهای دریایی (قربانیان محبوب شان) از روی وظیفه شناسی و وجدان کاری خودشان ماهی بگیرند، صبر می کنند پرنده دیگری ماهی بگیرد و آن گاه شیرجه می روند تا آنرا از او بقاپند. قاپو در عرض های شمالی بالا لانه می سازد و از محوطه لانه سازی خود با هشیاری پاسبانی می کند. اگر روباه قطبی غارتگری نزدیک شود، قاپوها اولین پرندگانی خواهند بود که آوای اخطار سر می دهند و به این پستاندار حمله می کنند که در بیشتر موارد هم سبب عقب نشینی روباه می شود. با وجود زشتی رفتار قاپوها، پرستوهای دریایی می دانند به نفع شان است نزدیک آنها لانه بسازند و در دوره صدمه پذیری فصل لانه سازی از محافظت آنها بهره مند شوند. در همین زمینه بد نیست به سینه سرخ هم اشاره نماییم که در پس ظاهر شیرین و زیبایش، یک پرنده دعوایی است و به اصطلاح، سرش برای دعوا درد می کند. این پرنده با توجه به این که چیزی جز تجاوز و دست درازی به قلمرو دیگری برایش شیرین نیست، نمی تواند تحمل کند همسایه به حریمش تجاوز کند. سینه سرخ در فاصله فقط چندسانتی متر از انسان با آرامش روی صندلی، بیل یا هر وسیله دیگر ساخته انسان می نشیند تا کار کردنش را تماشا کند و به سبب همین رفتارش، با گذشت زمان به تدریج به انسان نزدیک و نزدیک تر شده است. رسم غذا دادن به پرنده ها در زمستان که در بین انگلیسی ها رایج است احتمالا در کاهش احتیاط سینه سرخ تأثیر داشته اما در عین حال آنرا به یکی از قربانیان اصلی گربه ها تبدیل نموده است.
در مقابل همه مواردی که گفتیم، عقاب هم حضور دارد که بعنوان یک پرنده شکاری و یک شکارچی تمام عیار شناخته می شود. اما او هم در کارش ظرافت هایی دارد و با عزم راسخش، مسیری را در آسمان دنبال می کند که کمترین مقاومت هوا را دارد. تکنیک و روش عقاب اینست که با بال باز، سوار هوا می شود و هیچگاه نمی شود عقابی را دید که در تعقیب طعمه خود، از پروازهای سرگیجه آور و آکروباتیک شاهین تقلید کند.
* مهاجرت؛ خواب حین پرواز و مورد عجیب گیلانشاه ها!
مهاجرت و سفر کردن هم از دیگر مشابهت های رفتاری انسان و پرندگان است اما پرندگان برای این کار هم، رفتارها روش های خویش را دارند. جغد جنگلی هیچ علاقه ای بر ترک جنگلی که در آن به دنیا آمده ندارد اما پرستوها و چلچله ها بمحض آن که بال و پر درمی آورند تنها یک آرزو دارند؛ پرواز.
واقعیتی که در باره سفر رفتن ما و پرندگان وجود دارد، اینست که پرندگان در گم نشدن به هنگام سفر، پیدا کردن جای یک جانور شکارگر یا یافتن غذا در اعماق جنگل از انسان بهترند. به بیان ساده تر، آنها جهت یاب های بهتری هستند. گیلانشاه ها توانایی عجیبی در مسافرت دارد که به صورت غریزی در درونشان نهفته است. آنها می توانند فاصله میان آلاسکا تا نیوزیلند یعنی بیشتر از ۱۱ هزار کیلومتر را بدون توقف طی کنند؛ یعنی یک هفته پرواز بی وقفه با سرعت ۷۲ کیلومتر در ساعت. این پرنده در طول پرواز با خواباندن نوبتی هرکدام از دو نیمکره مغزش استراحت می کند.
دیگر پرنده مسافری که نمونه جالبی است، پرستوی دریایی شمالگان است که نویسندگان «فلسفه پرندگان» بعنوان مسافری ابدی معرفی اش می کنند. این پرنده نور را دنبال می کند و اقیانوس های آبی و سواحل سفید دوردست تنها دنیایی است که او می شناسد.
یک حقیقت جالب دیگر در رابطه با پرندگان مهاجر اینست که در طول پرواز طولانی، با صدا کردن مداوم همدیگر و دور و بری ها از هم حمایت می کنند.
* چالش اخلاقی ما و پرنده های قفسی
برخی انسان ها اعتقاد دارند نگهداری پرندگان در قفس، کاری غیراخلاقی است و با این کار، آنها را زندانی کرده ایم. اما حقیقت اینست که پرندگانی که در اسارت بزرگ می شوند، نسبت به انسان هایی که بزرگ شان کرده اند و حتی نسبت به جانورانی از گونه های دیگر، بی حد محبت دارند. هنگامی که پرندگان به زندگی در اسارت شرطی می شوند، آزادی بیش از اندازه و ناگهانی آنها را وحشت زده می کند. علتش هم اینست که نگران امنیت شان می شوند و می ترسند در محیطی جدید کاوش کنند. در طبیعت، پرندگان والد به جوجه هایشان اجازه می دهند کارهایشان را خود انجام دهند و تشویق شان می کنند مستقل از آنها پرواز کنند.
نکته ظریفی که انسان ها باید به آن توجه نمایند اینست که وقتی به مرغ ها یا کبوترها آزادی کامل داده شود، از مرغدانی یا کبوترخانه نمی گریزند. این پرندگان در هوای نامساعد یا زمانیکه خطری حس کنند در چنین اماکنی پناه می گیرند.
پرنده ای قفسی که در شرایط نامساعدی نگهداری می شود، امکان دارد نشانه هایی از افسردگی مثل پروبالی مات و رو به خرابی یا دلمردگی کلی بروز دهد. بعضی گونه ها، همچون کتسال های آمریکای جنوبی یا عقاب ماهیگیر، برای نگهداری در اسارت نامناسب تر از دیگران هستند و حتی امکان دارد به مرگ شان بینجامد. اما گونه های دیگر واکنش مختلفی به زندگی در اسارت نشان می دهند و امکان دارد در اسارت تولیدمثل کنند. نکته مهم اینست که پرندگان تحت تنش هیچگاه تولیدمثل نمی کنند و حتی بیشتر از آن چه در طبیعت عمر می کردند عمر کنند؛ در صورتیکه امید به زندگی جانوران تحت تنش به میزان قابل ملاحظه ای کاسته می شود.
بد نیست کسانیکه نگرانی در قفس بودن پرندگان هستند، بدانند برخورداری از یک فضای گرچه محدود اما در خور زندگی با غذای خوب، می تواند نبود آزادی را برای پرندگان جبران کند.
منبع: كادو دونی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب