صالحی مطرح كرد؛
ایران و انسان دو واژه پر تکرار گفتار و نوشتار زنده یاد ندوشن بود
به گزارش کادو دونی، مدیر مؤسسه اطلاعات اظهار داشت: ایران و انسان دو واژه پربسامد گفتار و نوشتار زنده یاد اسلامی ندوشن بود و او به واقع دوستدار ایران و دلسوز انسان بود.
به گزارش کادو دونی به نقل از مهر، آئین بدرقه پیکر محمد علی اسلامی ندوشن بامداد امروز دوشنبه ۲۹ آبان در سالن اجتماعات مؤسسه اطلاعات برگزار گردید.
در این مراسم حسن انوری، محمد جواد ظریف، اصغر دادبه، شهرام ناظری، ژاله آموزگار، غلامعلی حدادعادل و سید عباس صالحی و سهیل محمودی در کنار جمع زیادی از علاقه مندان به فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی حضور داشتند.
«ایران و انسان» دو واژه پر تکرار گفتار و نوشتار زنده یاد ندوشن بود
سیدعباس صالحی مدیر مؤسسه اطلاعات در آغاز این مراسم اظهار داشت: مؤسسه اطلاعات خانه دوم اسلامی ندوشن بود. سالهای سال در این خانه نوشت و علمش را عرضه نمود و افتخار ما میزبانی از این شخصیت بود و همین جا یاد نماییم از مرحوم حجت الاسلام دعایی که چنین فضایی را برای بزرگان علمی و فرهنگی کشور کرد.
وی اضافه کرد: دو واژه، پربسامدترین واژه های گفتار و نوشتار زنده یاد اسلامی ندوشن بود: «ایران و انسان»؛ او به واقع دوستدار ایران بود و دلسوز انسان. به نظر می آید او مکتبی از انسان شناسی را پایه گذاری کرد و یا لااقل قوام داد که خاصیت های خاص خودش را داشت. در مکتب ایران شناسی واقع گرایی او، ایران هزاران ساله یک واحد متصل بود و قطعه قطعه نبود، ایشان ایران قبل و بعد از اسلام را در امتداد هم می دانست. به تعبیر اسلامی ندوشن «ایران بعد از اسلام یک امپراتوری فرهنگی داشت که کمتر از سلسله هخامنشیان نبود».
صالحی اظهار داشت: اسلامی ندوشن ایران را یک رود جاری و در جریان می دید. این استاد فرزانه نه خودشیفته ایران بود و نه خود تحقیرگر بود. به درستی آگاه بود که هر تمدنی سه وجه پویا، مندرس و عیوب دارد. وقتی اسلامی ندوشن از روح و جوهر ایرانی صحبت می کرد منظورش بخش اول است. از وجوه مندرس تمدن صحبت نمی کرد. واقع گرایی ایران شناسانه به او یک نگاه عینی داده بود و در نهایت هم نسبت به ایران همیشه خوش بین و امیدوار بود و و در اوج ناامیدی ها با واژگان حماسی دریچه های امید را به روی ما می گشود. یاد و نامش گرامی باد.
زنده یاد ندوشن در ایران دوستی گفتمانی عقلانی داشت
غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مراسم اظهار داشت: ندوشن در ایران دوستی گفتمانی عقلانی داشت و به جز ایران که وطن اسلامی ندوشن بود، او یک وطن ذهنی و قلبی دیگری هم داشت که در آن زندگی می کرد و آن زبان فارسی بود. همه عمر در وطن زبان فارسی زندگی کرد و مدافع فرهنگ ایران بود.
وی اضافه کرد: نوشته هایش تربیتی بود. اسلامی ندوشن، ایرانی را فرهیخته می خواست و با قلم خود فرهیختگی ایرانی را آموزش می داد. عشق به ایران در تک تک کلماتش مشهود بود. همان گونه که نظامی در هفت پیکر سروده: همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین سخن خجل
وی اظهار داشت: دکتر اسلامی ندوشن نثر استوار و مایه گرفته از هزار سال شعر فارسی و برگرفته از قریحه سرشار ادبی خود داشت که در خدمت فرهنگ بود. در نهایت این دلبستگی خودش را در این نشان داد که وصیت کرد پیکرش به ایران بازگردد در نیشابور دفن شود. نیشابوری که نگین انگشتر تمدن ایران است. ما ز دریاییم و دریا می رویم. دریای استاد اسلامی ندوشن ایران بود.
ندوشن هیچگاه از ایران غافل نبوده است
اصغر دادبه استاد برجسته فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی نیز در بخش دیگر این مراسم اظهار داشت: تخصص اسلامی ندوشن در ایران شناسی بود و فکر می کنم هیچکس به اندازه ایشان در این حوزه کوشش نکرده است.
وی ادامه داد: برای پاسخ به پرسش درباره ی تخصص ایشان به این شعر که مورد تاکید ایشان بود اشاره می کنم که نشان از تخصص وی است:
خاک می بوسم و عذر قدمش می خواهم / من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا
بنده معتقد و چاکر دولتخواهم / بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم / ذره خاکم و در کوی توأم جای خوش است
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: گاه اندیشیدن بحثی است که در اشارات ابن سینا با عنوان انسان پرنده مطرح می شود تا بگوید انسان هیچگاه از خویشتن خود جدا نمی گردد، اسلامی ندوشن اگر در دقایقی از خویشتن خود هم غافل بوده از ایران غافل نبوده است؛ ایرانی که فرهنگ در آن دمیده شده و حرف حسابی برای گفتن دارد. ندوشن ایران و فرهنگ آنرا نشان داد و بگفته او این خاک پر از یادگاری هاست و خاک آن فرهنگ ها درونش نهفته است.
وی اظهار داشت: نگاه ایشان و هرکس که اینگونه بنگرد و عمر بر سر آن بگذارد یک نگاه انسانی و یک جهت و یک رویه است. ظرفی که ما امروز از آن صحبت می نماییم ارزش های ملی و دینی است و ظرف این ارزش ها ایران است و استاد اسلامی بدنبال همین بود.
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: اسلامی ندوشن در گفت و گوی آخر خود با وجود اوج کهولت و عدم تمرکز در پاسخ به پرسشگری که می پرسد از خراسان و توس به شما سلام می رسانند پاسخ می دهد که ایران تنها نخواهد ماند، این یعنی که یادگاری ها انسانی و اسلامی در ایران مانده و می ماند و حرف حسابی ما ظرفش این جاست.
مرحوم اسلامی هیچ گاه به انقطاع این سرزمین نیندیشید
ژاله آموزگار در این مراسم خطاب به مرحوم ندوشن برای ورود به ایران اظهار داشت: دکتر اسلامی عزیز به خاک ایران که تمام عمرت دوستش داشتی خوش آمدی! و الان خطابم به این سرزمین بزرگ است. ایران عزیز! گوهر گرانبهایت که عشق به تو با وزش بادهای کویری در وجودش جا گرفته بود به آغوشت بازگشته تا باتو بماند و همراه با تو به هزاران جوانه ای که از خاک سر برخواهد آورد راه و رسم وطن دوستی را بیاموزد. این فرزند صالح و خلف تو، کوه ها و کویرها و دست ها و رودها و دریاهای تو را نهرها و دریاچه های تو را کوه های سرسبز و خشک تو را عاشقانه دوست داشت.
وی افزود: فرزندان دلبندت شاعران و متفکران و دانمشندان بلند مرتبه آنرا بزرگ داشت و به ما آموخت که بزرگشان بداریم. وی در حسرت و به یاد تو ظاهراً در غربت درگذشت تا زمان ی که به آغوش تو بازگشت او آرامش را زمانی خواهد یافت که جسم بی جانش در آغوش تو آرام بگیرد. ایران! سرزمین ما! عشق تو چگونه است که در وجود ما ایرانیان نهفته است و گاه سر برمی آورد و گاه خاموش است. اسلامی ندوشن تورا دوست داشت اما تنها به دوست داشتن بسنده نکرد. او تلاش می کرد ایران را با همه خوبی ها معایبش دوست داشته باشیم و به ایرانی بودنم آن بیالیم. در نوشته هایش نشان داد که باید این عشق بدون تعصب باشد. نشان داد که فرهنگ غنی تو از گردبادها جان به در برده و هیچ رویدادی نمی تواند این درخت تناور را خشک کند چونکه به قول فرزند برومند تو اسلامی ندوشن: تا ریشه در آب است امید ثمری هست.
وی اضافه کرد: مرحوم اسلامی هیچ گاه به انقطاع این سرزمین نیندیشید و به ادامه فرهنگ تو تاکید داشت. ایران عزیز! او تو و تمدن تو را ارج می نهاد، اما خردمندتر از این بود که تمدن های دیگر را فراموش کند و بدین جهت از گفت و گوی فرهنگ ها وتمدن ها سخن می گفت. سال ها قبل از اندیشمندان جهان خواست تریبون های آزاد گفت و گو بگذارند و فارغ از سیاست های سیاستمداران، جهانی تازه بسازند. سرزمین عزیز ما! این فرزندت را که هیچ گاه نتوانست از تو دل بکند به سویت باز آمده، در آغوش مهربانت جایش ده که تو با چنین فرزندانی هیچ گاه تنها نخواهی ماند. ما تو را ای ایران عزیز، به قول این فرزند تازه بازگشته است از یاد نخواهیم برد.
اسلامی ندوشن یکی از ایران دوستان واقعی بود
حسن انوری استاد ادبیات و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نیز در این مراسم اظهار داشت: درست شصت سال است که با اسلامی ندوشن دوستی و رفاقت دارم. اولین بار در سال ۱۳۴۲ در دفتر مجله یغما یکدیگر را دیدیم؛ من به ایشان گفتم که من در بخش تألیف کتاب های درسی هستم و می خواهم از آثار و قطعات شما هم انتخاب کنم تا در کتاب های درسی استفاده نماییم و از آنجا دوستی ما آغاز شد.
انوری اضافه کرد: من در این شصت سال مقالاتی درباره ی آثار ایشان نوشته ام. مقاله ای درباره ی کتاب «روزها» نوشته بودم و یک مقاله هم درباره ی نثر ایشان نوشتم که به نظر من یکی از بهترین نثرهای دوران اخیر است. در کنار زیبایی این نثر، دقت نظری که ایشان داشتند مخصوصاً در سفرنامه ها شایان تحقیق و دقت است و کتاب ها نوشته شود.
عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: وقتی سفرنامه در کشور شوراها منتشر گردید به دوستی که ۶ سال در شوروی تحصیل کرده بود کتاب را دادم و ایشان گفتم من در طول این مدت شش سال آنقدر شوروی را نشناختم که ایشان در این یک ماه شناخته است. ایشان با این نثر شیوا واقعاً حس خوبی به ما می داد اسلامی ندوشن یکی از ایران دوستان واقعی بود و ایران را آنطور که باید باشد می خواست. زنده یاد اسلامی ندوشن در جایی نوشته است که دلم گواهی می دهد که روزگاری ایران قد راست خواهدنمود و این آرزوی همه ما نیز هست.
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه این رباعی اسلامی ندوشن را خواند:
بر بستر ناز آن که خفته است تویی / رؤیا بدو زلف نهفته است تویی
با مژه ره نیاز رفته است تویی / وین راز نگو به کس نگفته است تویی
این فرهنگ نویس اظهار داشت: هرکسی این «تویی» را بخواند می فهمد که این تو ایران است. وقتی با خود استاد در مورد این «تویی» صحبت می کردم ایشان معتقد بود این تویی ایران در حیطه معناست.
انوری اضافه کرد: اسلامی ندوشن یکی از ایران دوستان واقعی بود و ایران را آن طور که باید باشد می خواست نه ایران موجود را. به همین خاطر در یکی از یادداشت های خود می نویسد: دلم گواهی می دهد ایران قد راست خواهدنمود و امیدواریم چنین باشد.
او در آخر سخن خود این بیت از حافظ را خواند:
یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن / وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش
در ادامه با حضور حسن انوری، سیدعباس صالحی، محمدجواد حق شناس و برخی دیگر از چهره های فرهنگی از کتاب «ایران باز هم ایران» که مجموعه ای از یادداشت های محمدعلی اسلامی ندوشن در روزنامه اطلاعات است، رونمایی گردید.
در پایان این مراسم نماز میت بر پیکر استاد محمد علی اسلامی ندوشن توسط حجت الاسلام خسروی اقامه شد. سپس پیکر آن استاد فرزانه بر دوش دوستداران فرهنگ و ادبیات تشییع و برای اعزام به زادگاهش در ندوشن یزد آماده شد.
منبع: kadodooni.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب