در ستایش مرد تاثیرگذاری که کم حرف می زد

در ستایش مرد تاثیرگذاری که کم حرف می زد به گزارش کادو دونی، در مراسم پایانی جایزه ابوالحسن نجفی او را فردی کم حرف معرفی کردند که با کارش تأثیر مهمی در ترجمه و زبان فارسی داشت.


به گزارش کادو دونی به نقل از ایسنا، مراسم پایانی جایزه ابوالحسن نجفی با پخش فیلم مستند «وزن کلمات» ساخته شبلی نجفی فرزند ابوالحسن نجفی، عصر سه شنبه، سی ام بهمن ماه در شهر کتاب برگزار شد.

نقش مترجمان در غنای زبان فارسی بیشتر از داستان نویسان است

در این مراسم پیام تصویری عبدالله کوثری، مترجم مطرح و نام آشنا برای حاضران پخش گردید.
وی در این پیام، نجفی را از مهم ترین مترجمان کشور خواند و جایزه ابوالحسن نجفی را پاسخی به نیاز جامعه ادبی برای توجه به ترجمه عنوان نمود.
کوثری دهه ۱۳۴۰ را دوران شکوفایی ترجمه خواند و تاکید کرد: اما در این دوران با وجود مترجمان خوب، به مترجم توجه نشد؛ تاجایی که در خاطر دارم دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ دوران سلطه شعر بود و جدل های شعر نیمایی و سنتی در این دهه ادامه داشت. این دهه دوران هیجان و احساسات بود، ازاین رو شعر توجه خوانندگان را جلب می کرد.
او با اشاره به ترجمه های «دن کیشوت» محمد قاضی و «ایلیاد و ادیسه» سعید نفیسی اظهار داشت: در این دوران ترجمه زیاد شد اما انگار ترجمه چیز بدیهی ای بود و جایگاه مترجم مشخص نبود اما خوشبختانه امروزه توجه به مترجم، به دنبال توجه به ترجمه بیشتر شده است، در رابطه با ترجمه بحث می شود و مجلات متعدد در زمینه ترجمه داریم.
این مترجم پیشکسوت با اشاره به سخنان پیشین خود در رابطه با نقش مترجمان در غنای زبان فارسی اظهار داشت: پیشتر هم گفته ام نقش مترجمان در غنای زبان فارسی بیشتر بوده تا نویسندگان ایرانی؛ نمی خواهم مترجمان را در مقابل نویسندگان قرار دهم اما ماهیت ترجمه سروکار داشتن با واژه است. مترجم در مقابل خود واژه ها و شیوه های بیان را می بیند که در زبان خودش نبوده است، با مفاهیم جدیدی روبه رو است که باید برای آنها معادل پیدا کند و این کار برعهده خود اوست و این امر با تسلط بر متون ادبی زبان مقصد امکان دارد و اگر با جست وجو به نتیجه نرسد، ناچار است ابداع کند.
او تصریح کرد: در قیاس با دهه ۱۳۴۰، معادل های خوبی برای مفاهیم اقتصادی، سیاسی و علوم انسانی داریم.
کوثری با اعلان اینکه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی با ترجمه بیگانه نبوده است، در رابطه با نهضت ترجمه در قرن پنجم و نهضت ترجمه در عصر ناصری توضیح داد و اظهار داشت: ترجمه در عصر ناصری علاوه بر بخش تأثیرات اجتماعی و سیاسی، سرمشقی شد برای ساده نویسی؛ زبان ساده و روشنی که خواندنش لذت بخش بود. ترجمه راهی برای شناساندن ژانرهای جدید در ادب ما شد. تاثیر ترجمه همچنان ادامه دارد و به این علت سهم ترجمه در غنا بخشیدن به زبان سهم بزرگی است.
این مترجم با اعلان اینکه ترجمه در دوران رضاشاه درخشان نبود، اضافه کرد: از سال ۱۳۲۰ ترجمه گسترش بیشتری می یابد که اغلب از زبان فرانسه بود و پس از جنگ دوم جهانی و ورود آمریکا در زمینه جهانی از دهه ۱۳۴۰، ورود ادبیات را از آمریکای شمالی داشتیم. به همت نجف دریابندری رمان هایی چون «وداع با اسلحه» ترجمه عجیبی بود که راه جدیدی را به ما نشان داد. ترجمه از زبان فرانسوی را که می خواندیم با زبان معیار و کمابیش سنگین بود. اما در ترجمه نجف با زبانی برخورد کردیم که بسیار شبیه زبان محاوره می شد که موفقیت بزرگی بود. شانس نوجوانان دهه ۱۳۴۰ در آن زمان این بود که چند مترجم خوب کار می کردند. امروزه ما دنباله راهی را می رویم که همین مترجم باز کرد.
کوثری در قسمت دیگری از سخنان خود به کثرت ترجمه در سالهای اخیر اشاره نمود و اظهار داشت: مساله اینست که آیا این کثرت با افزایش بهبود کیفیت زبان فارسی همراه بوده است؟ چیزی که توجه من را جلب کرده، اینست که اغلب مترجمان در دریافت مطلب مشکلی نداشته اند اما ضعف مترجمان ما هنوز در فارسی نویسی است. این توهم را داریم که زبان فارسی، زبان مادری ماست و آنرا بلدیم، درحالی که بلد نیستیم، این زبان را در حد گذران روزمره بلدیم. زمانی که می خواهیم اثر نویسنده را که در زبان مبدأ شاخص بوده در زبان مقصد مقابله نماییم، بطور قطع اثر را از زیبایی های زبانی محروم می نماییم و در مقابل اگر چیزی نتوانیم به آن اضافه نماییم و نتوانیم در مقابل آن زبان بسازیم، کتاب را حرام کرده ایم. این مورد هم به حیثیت نویسنده لطمه وارد میکند و هم خواننده را حیران می کند که این همه از کناب تعریف شنیدم، آیا این اثر است؟!
این مترجم پیشکسوت با اعلان اینکه این جایزه به مترجمان جوان اختصاص یافته است اظهار داشت: خواهش من این است، فکر نکنید با آموختن زبان مبدأ کارتان راه می افتد، باید زیان مقصد را بیاموزید. ادبیات هنر کلام است و ترجمه هم هنر است اما به شرطی که در شرایط خود کامل باشد و شرط دانستن زبان است، جوانان در نوشتن دیالوگ ایراد دارند. شکستن زبان جرم نیست اما صرفاً با شکستن زبان به محاوره نمی رسید چونکه زبان محاوره قاعده خویش را دارد. «چرند و پرند» دهخدا را بخوانید و ببینید با اصطلاحات عامیانه چه کرده است.

همه ما از نظرات نجفی بهره برده ایم

علی اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب هم در سخنانی با اشاره به فیلم مستند «وزن کلمات»، اظهار داشت: نجفی بیشتر در خودش بود و کمتر ارتباط با دیگران داشت و کسانیکه این فیلم را دیدند، نگاهشان نسبت به او تغییر کرده است.
او با اشاره به ارتباط با مترجمان مطرح، اظهار داشت: ابوالحسن نجفی هم مترجم بود، هم زبان شناس، هم ادیب بود و هم انسان شریفی بود که آزارش به مورچه نمی رسید. همه ما از نظراتش در ترجمه، درست نویسی و وزن شعر بهره برده ایم. هشتمین سال است که شهر کتاب به یاد نجفی، جایزه و نشان نجفی را به بهترین مترجم جوان سال می دهد.
محمدخانی با معرفی هیأت داوران اظهار داشت: این عزیزان با دقت فراوان آثار را ارزیابی و انتخاب می کنند. از تلاش دوستان سپاسگزاریم. معیار انتخاب مترجمان جوان، رعایت فارسی معیار و درست نویسی، ترجمه روان و روشن و خواندنی است.
او تصریح کرد: انتخاب های ما نسبی است؛ درونمایه اثر امتیاز دارد، نویسنده، ترجمه مترجم، حتی طرح جلد و صفحه آرایی کتاب هم امتیاز دارند و فکر نکنید ترجمه اشکالی ندارد و می توانید اشکالات جزئی در کتاب ها پیدا کنید.
او سپس با عرضه توضیحاتی در رابطه با. روند داوری جایزه،

کتاب «هم نوایی در پاییز» نوشته باربارا پیم با ترجمه مزدک بلوری را بعنوان برگزیده معرفی نمود.

محمدخانی اضافه کرد: این کتاب در رابطه با زندگی چهار کارمند یک اداره است که درد مشترکی دارد آنها را عذاب می دهد و آن درد تنهایی است. این کتاب طنز بسیار جالب و سیاهی دارد و یکی از آثار محبوب باربارا پیم است.
نجفی با تمام وجود سخن می گفت
مهدی فیرزان، مدیرعامل مجموعه شهر کتاب با اشاره به نخستین دیدار خود با ابوالحسن نجفی اظهار داشت: همگی در رابطه با تواضع نجفی می دانید. در این جلسه با وجود این که او در حوزه زبان شناسی کار کرده بود و زبان شناس با مسامحه با زبان برخورد می کند نسبت به تغییر ساختار قواعد زبان فارسی به سبب بی توجهی صدا و سیما، ابراز نگرانی کرد. این صحبت با آقای نجفی، سبب شد خدمت آقای سمیعی برسم و شورای کتابی تشکیل دادیم برای نظارت بر تالیف و ترجمه در انتشارات سروش که این شورا بعدها به شورایعالی ویرایش صدا و سیما تبدیل شد.
او سپس اظهار داشت: مرحوم نجفی خیلی کم حرف بود و اگر چیزی را بیان می کرد با تمام وجود خود بیان می کرد، بسیاری از ماها حرف می زنیم و امکان دارد زیاد حرف بزنیم اما از وجودمان نمی آید. نجفی کوتاه و با تمام وجودش حرف می شد و با تمام جانش در انتخاب کلمات دقت می کرد. می گفت ترجمه انتقال صادقانه صدای نویسندها به زبان دیگری است درحالی که نویسنده آن صدا را نشنیده است ازاین رو مترجم باید او را بشناسند و زبان مقصد را بشناسند.
او سپس خواست در رابطه با مساله هوش مصنوعی فکر شود و اشاره کرد: آنقدر که بجا و نابجا از این مورد یاد می شود از شنیدن عنوانش مشمئز می شوم؛ ترس نابجا از هوش مصنوعی، استفاده نابجا از آن. اما بزرگان باید برایش فکر کنند تا در زبان فارسی بتوانیم در گذرگاه تاریخی مولد فکر باشیم و مترجم فکر نباشیم.
نجفی از دوربین بیزار بود
در ادامه مراسم امید طبیب زاده، استاد زبان و ادب فارسی در سخنانی در رابطه با مستند «وزن کلمات» که در رابطه با نجفی ساخته شده سخن گفت و اظهار داشت: نجفی از دوربین بیزار بود و در مقابل دوربین عکاسی نمی رفت چه رسد دوربین فیلمبرداری. خود نجفی این فیلم را ندید، کار فیلم در سال ۱۴۰۱ آماده شد و شبلی دو سال و نیم پیش، فیلم را در اختیار اشخاصی که در آن صحبت کرده اند، گذاشت اما گفت در اختیار کسی نگذارید. همیشه منتظر بودم این فیلم پخش شود و نمی توانستم مبحث پخش فیلم را از شبلی پیگیری کنم تا این که سه هفته پیش به او گفتم. گفت «هرکاری می خواهی بکنید.» در نهایت حیرت و شادمانی فیلم را در کانالم گذاشتم که استقبال زیادی شد.

او اضافه کرد: این فیلم در رابطه با یک روشنفکر ایرانی و رابطه اش با فرزند و دوستانش است. شبلی کار را سپرد به خود نجفی. دوستانی در رابطه با نجفی صحبت کردند و هرکدام به بخشی از شخصیت نجفی اشاره کردند و با این سخنان می توانیم با گستردگی دانش او آشنا شویم. در این فیلم معصومی همدانی در رابطه با نجفی و ترجمه و اهمیت فرهنگ نویسی و فرهنگ عامیانه نجفی گفته است، عباس میلانی در رابطه با اهمیت نجفی در جامعه روشنفکری، ضیاء موحد در رابطه با زیبایی شناسی و فلسفه هنر، و یونس تراکمه و فرزانه طاهری در رابطه با تاثیر وی در جنگ اصفهان صحت کرده اند، منوچهر بدیعی در رابطه با نقش نجفی در هدایت او بسمت ترجمه سخن گفته است. عبدالحسین آذرنگ در رابطه با ویرایش گفته و بنده در رابطه با وزن شعر گفته ام. بهمن فرمان آرا هم که ردپای دوربین او را می توانم در این مستند ببینم، در رابطه با نجفی و اهمیت جامعه روشنفکری سخن گفته است.
طبیب زاده اظهار داشت: شبلی در این مستند سفر مکاشفه آمیزی در رابطه با خود داشت؛ وی در ۶ سالگی ایران را ترک کرده بود و پدرش را چند بار بیشتر ندیده بود و با ساختن این فیلم در واقع از هویت خود سر درآورد.
او با تکیه بر اینکه این فیلم در رابطه با یک فرد روشنفکر است، اظهار داشت: روشنفکر در هاله ای از ابهام است و نگاه منفی نسبت به او وجود داد و این فیلم در رابطه با جامعه روشنفکری است. این فیلم بهترین فیلم برای شناخت یک روشنفکر است؛ فردی که سرش به کار خود گرم است و به چیزی جز رشد فرهنگی جامعه خود نمی اندیشد، چشم داشتی ندارد، نه به دنبال ثروت است و نه شهرت. شبلی می توانست با فروش فیلم ثروت بسیاری کسب کند اما این کار را نکرد.
طبیب زاده اشاره کرد: این فیلم در اهمیت توجه روشنفکران به زبان فارسی است.
سپس با حضور حسین معصومی همدانی، آبتین گلکار، مهدی فیروزان و علی اصغر محمدخانی، نشان ابوالحسن نجفی بهمراه ۵۰ میلیون تومان به مزدک بلوری اهدا شد.

نجفی از مترجمان منحصر به فرد معاصر است
مزدک بلوی، برگزیده این دوره از جایزه هم در سخنانی اظهار داشت: عشق سبب شد چنین کاری را انجام دهم، تشکر می کنم که ترجمه بنده را قابل دیدند و برنده جایزه نجفی شد. این برای من افتخار بزرگی است. نجفی از مترجمان بسیار دقیق و منحصر به فرد معاصر است و همه ما به شکلی آثارش را خوانده ایم؛ ترجمه «شازده کوچولو»، »خانواده تیبو»، «ادبیات چیست؟» ژان پل سارتر و تألیفات او «فرهنگ اصطلاحات عامیانه» که عصای بنده است و «غلط ننویسم» او که من در کلاس ترجمه، آنرا بعنوان کتاب مکمل به دانشجویان معرفی می کنم.
این استاد مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه علامه با اعلان اینکه در دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی علامه، کلاس ها به شکل نمادین به نام ادیبان و نویسندگان نامگذاری شده است، اظهار داشت: گروه مترجمی زبان انگلیسی به پاس خدمات ابوالحسن نجفی برای ترجمه و ویرایش، کلاس ۴۲۱ در طبقه چهارم را که زمانی نجفی هم در آنجا تدریس می کرد، به نام ایشان نامگذاری است.

بلوری در ادامه در رابطه با باربارا پیم اظهار داشت: او از نویسندگان برجسته ای است که خیلی دیر شناخته شد. او از دهه ۱۹۵۰ می نویسد و چند کتابش با استقبال روبه رو می شود اما ناشری یکی از کتاب هاش را رد می کند و این جواب منفی ناشر سبب می شود او سکوت طولانی در پیش بگیرد و ۱۶ سال ننویسد. بعضی از بهترین آثار باربارا پیم در ارتباط با دوره دوم نویسندگی او می شود و کتابش نامزد بوکر هم شد. باربارا پیم موفقیت خویش را در زمان حیات خود دید و قبل از مرگش متوجه شد که قدر زحماتش دانسته شده است.




منبع:

1403/12/01
11:47:39
5.0 / 5
24
تگهای خبر: ادبیات , انتشار , اهدا , تصویر
این مطلب کادودونی را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۳
کادو

كادو دونی

فروش انواع کادو

کادو دونی، هدیه ای برای هر لحظه ، سورپرایزهای به یادماندنی

kadodooni.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كادو دونی محفوظ است