به مناسبت سالروز درگذشت شاعر؛

روح آزاد تصنیف گوی خوش نوا و خوشنویس مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

روح آزاد تصنیف گوی خوش نوا و خوشنویس مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی کادو دونی: عارف اولین موسیقی دانی بود که تمایلات آزادی خواهی را وارد موسیقی ایران کرد. تا قبل از او بیشتر تصنیف های موسیقی دارای مضامین عاشقانه و یا مضامین نازل و کم ارزش و حتی مضامین رکیک بودند.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: مهدی نورمحمدی پژوهشگر و نویسنده و سندشناس است، از او ۳۸ عنوان کتاب در حوزه های تاریخ، ادبیات، موسیقی و خوشنویسی به چاپ رسیده که ۷ عنوان آن درباره‌ی عارف قزوینی است: عارف قزوینی نغمه سرای ملی ایران، انتشارات عبید زاکانی، ۱۳۷۸ / خاطرات عارف قزوینی، با مقدمه‌ی استاد ایرج افشار، انتشارات سخن، ۱۳۸۸، چاپ دوم ۱۳۹۵ / دیوان عارف قزوینی، به همراه اشعار چاپ نشده، انتشارات سخن، ۱۳۸۹، چاپ دوم با ویرایش و تجدید نظر ۱۴۰۳ / نامه های عارف قزوینی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۱، چاپ دوم با ویرایش، تجدید نظر و اضافات، اردیبهشت ۱۴۰۰، چاپ سوم خرداد ۱۴۰۰، چاپ چهارم آبان ۱۴۰۲ / اخبار عارف قزوینی در مطبوعات از دوره قاجار تا عصر حاضر، نشر علم، ۱۳۹۹ / عارف موسیقی دان، انتشارات ماهور، ۱۴۰۰، چاپ دوم آذر ۱۴۰۲ / عارف قزوینی و شاعران زمانه اش، انتشارات علمی، ۱۴۰۰.
به مناسبت سالروز درگذشت این هنرمندِ شاعر پرشور از نورمحمدی پرسش هایی درباره ی عارف پرسیدیم که مشروح آنرا در ادامه می خوانید:
* آقای نورمحمدی شما چند کتاب درباره ی عارف قزوینی نوشته آید و دیوان او را هم جمع کرده و به چاپ رسانده اید. از دید شما عارف چگونه مردی بوده است؟
عارف قزوینی یکی از مشهورترین و اثرگذارترین شخصیت های ادبی و هنری ایرانی از دوره‌ی مشروطیت تا عصر حاضر است. وی که شخصیتی مرکب از استعدادهای مختلف داشت، با وقوع انقلاب مشروطه و وزیدن نسیم روح بخش آزادی، هنرهای خودرا به خدمت آرمان های این انقلاب بزرگ مردمی درآورد و با صداقت و صمیمیتی که در این راه بروز داد ملقب به عنوان باارزش شاعر ملی شد، عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.

عارف شیدا و شیفته وطن خویش بود و عمر را بر سر این عشق شورانگیز به انتها برد. بگفته صاحب نظران، در عصر مشروطه هیچ سخنی نتوانسته مانند کلام وی در دل های مردم اثر کند و آنان را به خیزش و تکاپو وادارد. بااینکه آثار ادبی و هنری عارف به بالای یک سده‌ی گذشته متعلق می باشد، از تازگی آن به هیچ وجه کاسته نشده و خواندن و شنیدن آنها همچنان دلپذیر و شنیدنی است. از همین روی باید گفت عارف همچون شخصیت هایی است که نامشان در حافظه جمعی ایرانیان ثبت شده است.
* بنظر می رسد عارف شخصیتی چند وجهی است. در چه ابعادی می توان او را شناخت؟
شخصیت عارف از سه بُعد هنر، ادب و سیاست حائز اهمیت و بررسی است. عارف زاده‌ی انقلاب مشروطیت است و این انقلاب مشروطیت بود که ذوق، استعداد و هنر عارف را شکوفا کرد و آنرا در خدمت آرمان های آزادی خواهی و مشروطه طلبی قرار داد. اگر انقلاب مشروطیت به وقوع نمی پیوست، نام عارف اینگونه در ادبیات و موسیقی ایران جاودانه نمی شد. زندگی عارف مشحون از حوادث مختلف است. خلاصه‌ی زندگی او این بیت از اوست که در روی سنگ مزارش حک شده است:
عمرم گهی به هجر و گهی در مسافرت گذشت
تاریخ زندگی همه در دردسر گذشت
* چه حوادثی در زندگی او رخ داده که به دردسر تعبیرش می کند؟
به طوری که گفتم زندگی عارف بسیار پرماجرا و دارای نوسان ای مختلف بوده است؛ اما اگر بخواهیم آنرا با بزنگاه ها و حوادث مختلف تاریخی تطبیق دهیم، باید بگوییم که پیوستن به انقلاب مشروطیت و هواداری از آن، پیوستن به نهضت خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان و طرفداری از نهضت جمهوری از مهم ترین حوادث زندگی او محسوب می شود.

* چه هنرهایی داشت؟
عارف شاعر، تصنیف ساز، خوشنویس و موسیقی دان مشهور عصر مشروطیت است، وی در اواسط سال ۱۲۵۷ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. از نوجوانی موسیقی را در قزوین نزد حاج صادق خرازی، ملأ کریم جناب و سید جعفر مجتهد لنگرودی آموخت و خوشنویسی را نیز در همین شهر از محمدرضا کتابفروش، شیخ علی سکاک و شیخ رضا شالی فرا گرفت و در اثر پشتکار و تمرینات مداوم در خط شکسته و نستعلیق تبحر یافت. خودش در سرگذشت خود نوشته است که در سن ۱۴ سالگی به قدری خط را خوب می نوشته است که در آن اوقات خط وی را برای عبرت اعیان زاده های قزوین قطعه کرده، نگاه می داشتند.
* از زندگی خانوادگی او چیزی در دست هست؟ ازدواج یا فرزند؟
عارف در آغاز جوانی دلباخته دختری به نام خانم بالا در قزوین شد، ولی به سبب مخالفت پدر و مادر دختر نتوانست به محبوبه‌ی خود برسد. این حادثه اثر ناگواری بر روح و روان وی بر جا گذاشت.
پس از این ازدواج نافرجام، عارف به تهران رفت و با وقوع انقلاب مشروطیت به این انقلاب بزرگ مردمی پیوست و هنر خودرا در خدمت این انقلاب بزرگ مردمی قرار داد. اشعار و تصنیف های که در کنسرت ها با صدای دلنشین خود اجرا می کرد، نقش برجسته ی در بیداری مردم داشت و انگیزه‌ی آنان را در مبارزه با استبداد و استعمار بیشتر می کرد. وی در این دوران، از طرف آزادی خواهان و رجال سیاسی و روزنامه نگاران عصر مشروطه به عنوان باارزش «شاعر ملی» ملقب شد. عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.
* تصنیف های وی چه خاصیت دارند که این طور محبوب بوده و هستند؟
تصنیف های عارف علاوه بر بُعد موسیقایی، هنری و زیبایی شناسی، دربردارنده‌ی یک دوره‌ی مختصر تاریخ ایران از فتح تهران تا نهضت جمهوری است.
* تجربه این روح هنرمند از ورود به دنیای سیاست و مبارزه چگونه بوده؟
جالب است، عارف در بحبوحه جنگ جهانی اول به همراه عده ای از رجال سیاسی که از مخالفین روس و انگلیس و طرفدار آلمان بودند به عثمانی مهاجرت کرد و در این مسافرت که به «سفر مهاجرت» مشهور شد با سید حسن مدرس و میرزاده عشقی هم سفر بود.
عارف بعد از چهار سال دربه دری و دوری از وطن، در بهار سال ۱۲۹۸ با کوله باری از تجربیات اقامت در عراق و عثمانی به ایران بازگشت و در طول این مدت به ماهیت تعدادی از رجال سیاسی ایران که دم از وطن دوستی می زدند اما به بیگانگان وابستگی داشتند بهتر پی برد.
* و کی با کلنل پسیان آشنا و همراه شد؟
در سال ۱۳۰۰ به قیام خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان پیوست و از آنجائیکه او را ناجی ایران می دانست، وی را با نادر مقایسه کرد. عارف در خاطرات خود نوشته است که در تحریک کلنل محمدتقی خان پسیان به قیام نقش اساسی و محوری داشته است.
پس از کشته شدن کلنل محمدتقی خان پسیان، عارف که از حوادث روزگار بسیار نومید و بدبین و افسرده و فرسوده تر شده بود به تهران بازگشت و با بلند شدن زمزمه جمهوریت و خلع قاجاریه از سلطنت به نهضت جمهوری پیوست و با به روی صحنه بردن کنسرت جمهوری در اسفند سال ۱۳۰۲ در گراند هتل بطور تمام قد از این نهضت طرفداری کرد.
* این شکست های پی در پی چه تأثیری بر روح و جسم او گذاشت؟
پس از شکست نهضت جمهوری، از سال ۱۳۰۶ خورشیدی برای معالجه حنجره و سینه‌ی بیمار خود به همدان رفت و تا آخر عمر در این شهر بطور منزوی می زیست و به جز معدود دوستان خود با اشخاص دیگر ارتباط چندانی نداشت. او که مجبور به اقامت در همدان بود، از جانب حکومت تحت نظر بود که با کسی مراودات و ارتباط سیاسی نداشته باشد. عارف در شب دوم بهمن سال ۱۳۱۲ درگذشت و در صحن مقبره‌ی بوعلی سینا به خاک سپرده شد.
* میراث عارف را چه می توان دانست؟
او به تنهایی چند هنر داشت. شعر خوش می سرود، آهنگ خوب می ساخت، خط خوش می نوشت، آواز را خوش می خواند و ساز را نیکو می نواخت. اما از اینها که بگذریم با اهمیت ترین میراث فکری و عقیدتی عارف عشق به وطن بود. به تعبیر مرتضی نی داود _نوازنده‌ی مشهور تار_ عارف عاشق ایران بود.

* اثر عارف قزوینی را کجای زندگی مان می توانیم ببینیم؟
ببینید، از مشروطه به بعد مکاتب گوناگونی بر جامعه ایران اثر گذاشته است و مردم ایران که بعد از مشروطه بدنبال آزادی، عدالت و قانون بودند فریفته و دنباله رو جریانات مختلف سیاسی شده اند، ولی هیچیک از این مکاتب و جریانات نتوانسته اند پاسخگوی خواسته های ملت باشند و در اثر گذشت زمان نقایض این مکاتب آشکار شده است.
یکی از این مکاتب جریانات چپ و تمایل به آموزه های سوسیالیسم است. از سال ۱۳۰۰ به بعد که هنوز اسلام سیاسی و اندیشه های ظلم ستیزانه اسلامی وارد عرصه اجتماع و سیاست ایران نشده بود، تنها مکتبی که ادعا داشت می تواند عدالت اجتماعی را برقرار سزد و ریشه بی عدالتی را از بیخ و بُن برکند سوسیالیسم بود. به همین دلیل، خیلی از روشنفکران و مبارزین سیاسی بدون این که حتی به مبانی ماتریالیستی سوسیالیسم و کمونیسم گرایشی داشته باشند، به امید برقراری عدالت اجتماعی و از بین رفنم تبعیض ها، نابرابری ها و ظلم ها و ستم ها به این جریان تازه نفس سیاسی که هنوز معایب و ناکارآمدی های آن آشکار نشده بود پیوستند و آنرا آرمان خود دانستند. پیوستند. اما گذشت زمان ثابت کرد که کمونیسم و سوسیالیسم خود بزرگترین مخرب اساس آزادی های فردی و اجتماعی بوده است، این مسلک به شکلی امتحان خودرا بد داده و مبانی فکری آن به شکلی گرفتار فروپاشی شده که باید آنرا در موزه های تاریخی جست.
* این مکاتب هرکدام چند صباحی بودند و رفتند، ولی میهن دوستی و وطن خواهی ایران تغییر نکرده است.
به اعتقاد من، دیگر مکاتبی که مردم ایران به آنها دلبستگی پیدا کردند نیز به سبب بازخورد و نتیجه نامطلوب، سرنوشتی همچون سوسیالیسم و کمونیسم پیدا کرده اند و همین سبب شده که گرایش های وطن دوستی، ملی گرایی و وطن خواهی که میراث فکری و عقیدتی عارف است بار دیگر شدت یابد و فراگیر شود.
برای مثال، گرایش به شاهنامه و شاهنامه خوانی و علاقه به مظاهر ملی در مدارس و به خصوص در نسل جوان به شدت در جای جای کشور درحال فراگیر شدن است. اگر نیک و به دقت بنگریم، کشورهایی که دارای گرایش های ملی گرایانه و وطن دوستانه هستند، نسبت به دیگر کشورها پیشرفته ترند و مردم آن کشورها از رفاه و توسعه بیشتری برخوردار می باشند. بنابراین، عارف و پیام او را می توانیم در گرایشات وطن دوستانه‌ی جامعه‌ی ایران بهتر ببینیم.
* اگر عارف قزوینی در تاریخ ما نبود، امروز چه چیزی کم داشتیم؟
عارف اولین موسیقی دانی بود که تمایلات آزادی خواهی را وارد موسیقی ایران کرد. تا قبل از عارف، بیشتر تصنیف های موسیقی ایرانی دارای مضامین عاشقانه و یا مضامین نازل و کم ارزش و حتی مضامین رکیک بود. عارف در دیوان خود، نمونه هایی از اینگونه تصنیف ها را به دست داده است و اگر اینگونه تصنیف ها را با تصنیف «از خون جوانان وطن» مقایسه نماییم، درخواهیم یافت که عارف چه خدمتی به موسیقی و حتی ادبیات ایران بعد از مشروطه کرده است.
عارف به همراه درویش خان نخستین موسیقی‏دانی است که کنسرت را در ایران بنا نهاد. علاوه بر این، عارف نخستین بنیانگذار کنسرت سیاسی در ایران نیز شمرده می شود و تا قبل از او، مردم نمی دانستند که از کنسرت نیز می توان برای بیان مقاصد سیاسی و اجتماعی استفاده کرد.
در واقع او با بهره گیری از سلاح موسیقی و اجرای آواز رو در رو، حس وطن‏پرستی، بیگانه ستیزی و مبارزه با جهل و استبداد را در مردمی که بیشتر آنان از داشتن سواد محروم بودند، بیدار می کرد. اشخاصی که در کنسرتهای عارف حضور داشته اند، جملگی بر تأثیر شگرف این کنسرت ها بر ضمیر پنهان شنوندگان تاکید کرده اند.

*جالب است که این کنسرت ها با وجود نوظهور بودن مخاطب داشته اند. بنظر می رسد آن زمان کنسرت رفتن عملی روشنفکرانه بوده و با عامه مردم ارتباط برقرار نکند.
با توجه به این که در آن روزگار تنها پنج درصد از مردم ایران باسواد بودند، روش عارف در برقراری ارتباط با مردم بوسیله کنسرت، روش منحصر به فرد و بسیار موفقی بود که دیگر شاعران عصر بیداری از آن بی بهره بودند.
بررسی اعلان کنسرتهای عارف و ادبیات و عباراتی همچون: «زنده کننده موسیقی» و «تجدیدکننده ادبیات» که از طرف مدیران جراید در وصف عارف به کار رفته، نشانگر این نکته است که کنسرتهای عارف در آن دوران، در حکم یک رویداد بزرگ فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی در آن روزگار بوده است.
* این تجربه که از دوره عارف قزوینی شروع شد، روی موسیقی آزادی خواهانه و مبارزه های پس از او هم اثر داشت؟
بله، تجربه عارف در به کار بردن مضامین سیاسی و آزادی خواهی با موسیقی، چراغ راه اعضاء کانون شیدا و عارف در انقلاب سال ۱۳۵۷ بود و شاید اگر عارف و تجربه‌ی او نبود، آنها نمی توانستند همسو با تحولات اجتماعی روز، آثار بهادار خودرا به اجرا درآورند.


منبع:

1403/11/02
10:41:00
5.0 / 5
10
تگهای خبر: ادبیات , انتشار , رمان , زیبایی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
کادو

كادو دونی

فروش انواع کادو

kadodooni.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كادو دونی محفوظ است