آیت اللهی در برنامه سوره:
روشنفکری دینی در ایران به شدت وجه ایدئولوژیک دارد
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی اظهار داشت: اغلب روشنفکران دینی ما خطابی و ایدئولوژیک بحث می کنند و می خواهند حرفشان را به کرسی بنشانند.
به گزارش کادو دونی به نقل از مهر، بعد از پخش ویژه برنامه سوره فصل حسن بن علی (ع) پخش هفتگی سوره از سرگرفته شد و در سوره این هفته موضوع «دین پژوهی ایرانی» مورد بحث قرار گرفت. میهمان این برنامه، حمیدرضا آیت اللهی استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی و رییس سابق انجمن علمی فلسفه دین ایران بود.
دیانی در ابتدای برنامه اظهار داشت: وقتی از دین پژوهی حرف میزنیم، منظورمان چیست؟
آیت اللهی اظهار داشت: گاهی وقت ها ما مسئله ای به نام دین داریم که در کنار سایر مسائل دیگر مورد توجه قرار می گیرد و بعد بعضی ها میخواهند نسبت آنرا با سایر عناصری که در جامعه وجود دارد بررسی نمایند این یک جور دین پژوهی است و بر طبق اینگونه دین پژوهی دین در عرض سایر مسائل قرار می گیرد و نسبتش با آنها بررسی می شود. به این دین پژوهی، دین پژوهی از نوع اعم گفته می شود اما یک نوع دین پژوهی اخص هم داریم. یک نوع دین پژوهی هم داریم که با ارزش های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی تلاقی تلاقی پیدا می کند.
وی اضافه کرد: بطور معمول علم وقتی پیدا می شود که یک پرسش اساسی مطرح شود و یک مسئله به وجود بیاید. تا پیش از انقلاب ۱۹۸۷ در اروپا و ۱۳۵۷ در ایران، مسائل دینی به حاشیه رفته بود و نقل است که در سال ۱۹۶۵ مجله تایمز نوشته بود: «خدا دارد می رود.» پیش از انقلاب جمهوری اسلامی هم ایران هم اینطور بود. اما پس از انقلاب، عرصه جدیدی ظهور کرد که مبانی فکری خودش را دارد و تحول بسیار عمیقی رخ داد.
دیانی در این بخش از برنامه درباره سابقه دین پژوهی در ایران پرسید و اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران یک نقطه عطف در دین پژوهی ایرانی و جهانی بشمار می رود و یک پیشنیه داشته است. به همین دلیل کمی از پیشینه دین پژوهی در ایران بگویید.
آیت اللهی توضیح داد: به نظرمن تا پیش از انقلاب دین پژوهی به شکلی که الان وجود دارد نداشتیم. منظورم از گونه فعلی هم یعنی این که دین بعنوان یک عنصر مهم در مبادلات فکری، اقتصادی، سیاسی و جتماعی تمام دنیا باشد. پیش از انقلاب اسلامی اندیشمندان دینی، مصلحان دینی، اندیشه های نو دینی داشتیم ولی دین پژوهی نداشتیم چون دین پژوهی دینی با روشنفکری دینی و اصلاح دینی فرق دارد. دین پژوهی بیشتر به حوزه های دانشگاهی و حوزوی مرتبط می باشد. در زمینه دین پژوهی یکسری آدم فقط دانشنمندند، یکسری هم اقبال به دین دارند و برخی هم دین را دشمن خود می بینید مثل اومانیستها که به صورتی رقیب دین است. این رقبا آغاز به زیرآب زدن دین ولی با یک مدلی از دین پژوهی کردند.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: پس از انقلاب، کار جدی در زمینه دین پژوهی توسط غربیان در دانشگاه های غربی صورت گرفت. البته پس از انقلاب اسلامی، ایرانیان در سال های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ آغاز به ترجمه آثار کردند و ما یک نهضت ترجمه موضوعات دین پژوهانه داشتیم. اغلب این ترجمه ها هم جدید و برای طلبه ها و حوزویان تازگی داشت. اما مشکل عمده دین پژوهی در سال های ۱۳۷۰ به بعد این بود که آثار رنگ و بوی مسیحی داشت چون ما کتابها را از غرب آوردیم ایران ترجمه کردیم و بعد بطورمثال می گوییم، علم با دین سازگاری ندارد.
وی بیان کرد: ما در اسلام سه گزاره داریم؛ خدا هست. پیامبرانی داریم و معادی در آینده وجود خواهد داشت اما گزاره های مسیحیان به این صورت است: خدا هست، خدا آدم ساخته و این آدم گناه اولیه کرده و بعد این گناه، سرشت تمام بشر و پس از گناهکار شدن هبوط پیدا کرده است. خدای مسیحی ها خدای عشق محض است و برای هیچکس هم خشمگین نمی گردد و عنصر جباریت و مکروا و مکرالله ندارد در حالی که خدای اسلام این جنبه ها هم دارد. بحث «شر» برای مسیحی ها خیلی بحث برانگیز است چون سوال دارند که خدایی که سراسر محبت است چرا باید شر بیافریند این درحالیست که برای ما بحث شر از منظر ورویکرد عدل مطرح می شود. در بین مسلمانان قضا و قدر خیلی اهمیت دارد ولی درمیان مسیحیان اصلا اینطور نیست. البته معنای این حرف ها این نیست که ما نمی توانیم با هیچ دین پژوه غربی حرف بزنیم، اتفاقا ما اشتراکات بسیاری هم داریم ولی باید حواسمان خیلی جمع باشد. فلسفه دین و دین پژوهی ایرانی در دنیا مطرح است.
آیت اللهی افزود: از حدود ۱۵ سال پیش تا حالا جریانی درکشور ما راه افتاد با این مضمون که ما خودمان نظریه پردازی نماییم و کارهای تطبیقی انجام دهیم. بعد از این دین پژوهان کشورمان وارد گفتگو با دین پژوهان غربی شدند. سال ۱۳۸۴ کنفرانسی در آمریکا با موضوع فلسفه دین اجرا شد. من در این کنفرانس درباره «برهان صدیقین» مطلبی نوشتم ولی حضور نیافتم و پس از برگزاری کنفرانس رییس کنفرانس پیام داد: ما شنیدیم در ایران خبرهایی هست و مطالب عجیبی می خوانیم. دوست داریم قراری بگذاریم و گفتگویی با شما و پژوهشگران و فیلسوفان ایرانی داشته باشیم. من گفتم: اولا باید به همراه فلاسفه و دوما باید با پول خودتان بیایید. پس از مدتی در زمانی که من رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودم به ایران آمدند و گفتگوهای بسیار خوبی میان این فیلسوفان با فلاسفه مسلمان و ایرانی صورت گرفت. همه اینها را گفتم که بگویم که اشتیاق بسیاری برای گفتگو با دین پژوهان ما وجود دارد.
وی اظهار داشت: در ایران ما درزمینه عقل و ایمان، شرور و نظریات عدل الهی و کثرت گرایی دینی نظرات مطرحی داریم و برای آنها جذاب است. بطورمثال درباره موضوعی مثل تجربه دینی که غربیان دارند و ما به آن حالات معنوی می گوییم ساعتها بحث و گفتگو صورت می گرفت. الان هم بسیاری از این افراد ارتباطاتشان با اساتید ما حفظ شده است.
مجری برنامه سپس پرسید علاوه بر محور غربی که به آن اشاره شد، یک محور عربی هم داشتیم این محور چقدر در فضای دین پژوهی ایران تاثیر داشت؟
آیت اللهی اظهار داشت: در بین متفکران عرب یکسری افراد دیدگاه های غربی را یاد گرفته بودند و می خواستند دیدگاه های عربی را با دیدگاه های غربی تلفیق کنند. مثل نصر حامد ابوزید، محمد ارکون و عابد الجابری و اینها. ما راه اندیشه را نباید و نمی توانیم ببنیدیم. باید از یافته های فکری جدید استفاده نمائیم و لذت ببریم. به همین خاطر شناختن و فهمیدن فلسفه غرب خیلی اهمیت دارد. اما فلسفه غرب ایدئولوژی نیست این که بگوییم به فلان مسئله کانتی یا هگلی نگاه نماییم اشتباه است. باید هگل را بشناسیم ولی این که او را مرکز توجهمان قرار دهیم اشتباه است. نه فقط برای هگل بلکه برای ملاصدرا هم این اشکال و اشتباه صادق است. این که یک نفر بگوید من دیگر صدرایی فکر میکنم ایراد است.
رئیس سابق انجمن فلسفه دین اشاره کرد: یکی از اشکالات فعلی در کشورما، مشکل روشنفکری دینی است. روشنفکر دینی ما نظریات غربی را برمیدارد با نظریات خودش تلفیق می کند ولی نمی آید بطورمثال با من دونفری بحث نماییم. ما نمی توانیم دین را بر طبق چیزی که دوست داریم و تجربیات دینی تفسیر نماییم. اغلب روشنفکران دینی ما خطابی و ایدئولوژیک بحث می کنند و می خواهند حرفشان را به کرسی بنشانند به همین خاطر در خیلی از مواقع جواب سوالاتی که مدنظر خودشان است می دهند. در ظاهر هم میگویند مخالف ایدئولوژی هستند اما در عمل به شدت ایدئولوژیک هستند. البته یکی از خوبیهای روشنفکری دینی برانگیختن و ایجاد سوال است. و روشنفکری پس از انقلاب برای جامعه دینی و جامعه انقلابی ما این برکت ایجاد سوالهای جدید و جدی را داشته است. چون این سوالها موجب بالندگی می شود.
دیانی از آیت اللهی پرسید: تفاوت دین پژوهی با الهیات چیست؟
وی پاسخ داد: الهیات بسیاری مباحثش را از دین، قرآن و روایت می گیرد. فقه و تفسیر در داخل الهیات است ولی ربطی به دین پژوهی ندارد. این که روش های تفسیری چگونه می تواند باشد، بحث دین پژوهی است. اصطلاحا در الهیات استناد کردن به آیات، روایات و منقولات جایز است. در دین پژوهی ما استناد به وحی نداریم اما در الهیات چنین چیزی امکانپذیر است.
دیانی در آخر از آیت اللهی خواست که شرایط فعلی دین پژوهی را در ایران تشریح کند.
این استاد فلسفه اظهار داشت: اوضاع و جریان دین پژوهی رو به افول و اتفاقا از یک جهت خوب است؛آن هم این که از این جهت که بحثهای خطابی و شعاری کم می شود. به بیان دیگر مسائل دین پژوهی از سطح جامعه درحال حرکت به سمت نخبگان است و اتفاقا خوب است چون یکسری بحثها اصلا ضرورت ندارد در جامعه مطرح شود. سفارش من به کسانی که می خواهند وارد حوزه دین پژوهی شوند این است که قبل از هرچیز منطقی فکر کردن و تفکر انتقادی را تمرین کنند و مغالطات را بلد باشد. همین طور از فلسفه غرب نترسند و با آن آشنا گردند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب